نقش خانواده‌ها در زندگی زوج‌های جوان

ایسنا/خراسان رضوی یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی گفت: در کشور ما نقش خانواده‌ها در روابط زوجین بسیار پراهمیت است تا آنجا که می‌توان اهمیتی موازی با رابطه جنسی یا تعهد یا صمیمیت که موضوعات بسیار مهمی در رابطه است برای آن متصور شد.

ازدواج امر بسیار مهمی است که افراد غالبا با هدف رسیدن به آرامش و مودت و به منظوربرآورده شدن نیازهای مختلف خود به آن اقدام می‌کنند، اما ازدواج همواره آنطور که زوج‌ها انتظار دارند پیش نمی‌رود و گاهی اختلاف‌هایی در این میان پدیدار می‌شود که در بعضی موارد می‌تواند کیفیت رابطه زناشویی افراد را بسیار تحت الشعاع قرار دهد.

یکی از عواملی که می‌تواند باعث موفقیت زندگی زناشویی شود، ارتباط مناسب بین زوجین و خانواده همسر است. ارتباط خوب با خانواده همسر باعث حفظ بهداشت روان، برخورداری از حمایت خویشاوندی، سبک‌باری، امنیت خاطر، بهره‌مندی از تجربه بزرگترها و ایجاد تعادل در خانواده می‌شود، اما گاهی بروز مشکلات و مسائل گوناگونی نظیر مداخله‌ها، وابستگی بیش از حد همسر به خانواده‌اش، حسادت‌ها، خودخواهی‌ها، زخم زبان‌ها، حرمت‌شکنی‌ها، توقع بیش از اندازه از عروس یا داماد و تفاوت‌های فرهنگی هر کدام از زوج‌ها باخانواده همسر موجب آسیب رسیدن به رابطه زوجین می‌شود.

حمیده غفاریان، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در گفت‌وگو با ایسنا در این خصوص اظهار کرد: در علم روانشناسی طبق نظریه استرنبرگ، عشق را می‌توان به شکل یک مثلث تصور کرد که مرکب ازسه بخشِ  صمیمیت، شور و شوق (شهوت) و تصمیم/تعهد است و هر زمان که این سه عامل باهم حضور داشته باشند، می‌توان شاهد یک ازدواج موفق و رابطه کامل بود، اما در ایران ما مربع  عشق را تعریف می‌کنیم که بعد خانواده به آن اضافه می شود. این تعریف دقیقا بیانگر آن است که  در کشور ما نقش خانواده‌ها درروابط زوجین بسیار پراهمیت است تا آنجا که می‌توان اهمیتی موازی با رابطه جنسی یا تعهد یا صمیمیت که موضوعات بسیار مهمی در رابطه است برای آن متصور شد.

وی ادامه داد: خانواده‌ها نقش بسیار مهمی در زندگی زوج‌های جوان مخصوصا در سال‌های ابتدایی ازدواج ایفا می‌کنند و درست است که خانواده‌ها نمی‌توانند بین زوج‌های جوان عشق را به وجود آورند، اما بارها دیده شده در مواقعی که یک رابطه‌ زناشویی متزلزل و در آستانه فروپاشی است، از طریق حمایت خانواده  به راحتی امکان بهبود و بازسازی آن رابطه وجود داشته است و درمقابل، عکس این قضیه هم وجود دارد که شاهد رابطه سالمی بین زوجین بوده ایم ولی به دلیل عدم حمایت خانواده و یا مشکل‌تراشی از جانب خانواده‌ها، آسیب‌های بسیاری به این رابطه وارد شده در حدی که گاهی شاهد فروپاشی آن رابطه هستیم.

این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی گفت: مراجعین بسیاری داشته‌ام که بعد از بررسی رابطه آن‌ها به این مسئله واقف شدم که هیچ مشکلی با یکدیگر ندارند و اخلاقیات‌شان با همدیگر همخوانی داشته و نسبت به هم بسیار صمیمی و وفادار هستند، اما متاسفانه خانواده‌ها مدام برای آنها مشکل تراشی می‌کنند و این مسئله تنها موردی است که  کیفیت رابطه زناشویی آنها را تحت الشعاع قرار می‌دهد، به صورتی که اگر این افراد دور از خانواده و در شهر دیگری ساکن باشند اصلا با یکدیگر دچار مشکل نخواهند شد.

دوران عقد، یکی از دوران چالش برانگیز برای زوج‌های جوان است

غفاریان با اشاره به اینکه یکی از مهم‌ترین دلایل ایجاد مشکلات در دوران عقد بحث تفاوت فرهنگی بین خانواده‌هاست، عنوان کرد: در این دوران گاهی می‌بینیم که مثلا والدین یکی از طرفین صحبتی می‌کند و یکی از زوج‌ها ناراحت می‌شود و زوج دیگر در پاسخ به دلخوری همسرش ممکن است بگوید که والدین من منظوری ندارند و دلیلی برای ناراحتی وجود ندارد. اینجا فرد ممکن است به معنای واقعی همسرش را دوست داشته و معتقد باشد که والدینش چیزی نگفته‌اند، ولی همسر او برداشت دیگری از این پاسخ دارد و ممکن است گمان کند که او دارد از والدین خود دفاع می‌کند و افکار منفی دیگری از این قسم در ذهنش شکل بگیرد و همین مسئله باعث تنش  بیشتری در رابطه آن دو نفر شود.

وی بیان کرد: در این شرایط یکی از کارهای بسیار موثری که زوجین می‌توانند انجام دهند این است که اول حرف والد، خواهر یا برادر و… همسر که باعث ایجاد دلخوری و ناراحتی در آنها شده را در ذهن خود نگهدارند و در یک شرایط امن و باثبات دونفره به دور از خشم، با همسر خود درباره موضوع دلخوری خود صحبت کنند، نه با لحن تحکم‌آمیز و تهدید کننده، بلکه با ملایمت از همسر خود بخواهند که این حرف یا رفتاری که باعث دلخوری آنها شده را  برایشان معنی کند؛ به این صورت صحبت کنند که مثلا این جمله در خانواده شما چه معنی و مفهومی دارد چون در خانواده من این حرف توهین به حساب می‌آید.

این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی ادامه داد: زوجین باید بحث تفاوت فرهنگی در خانواده‌های یکدیگر را بپذیرند و برای اینکه سوءتفاهم در این زمینه پیش نیاید بهتر است درباره موضوعی که باعث دلخوری آنها از خانواده همسر شده است در شرایطی ایمن صحبت کنند و معنای آن حرف یا رفتار را از جانب همسرشان جویا شوند و در مقابل به همسر خود این مسئله را متذکر شوند که آیا این حرف یا رفتار در خانواده شما آنقدر طبیعی است که اگراین حرف‌ها را خانواده من متقابلا به تو بگویند مشکلی نداشته باشی و تو اگر در شرایط من بودی اذیت نمیشدی؟ و….

وی افزود: پیشنهاد ما به زوجین این است که هرگز همسر خود را بین دوراهی قرار ندهند که مجبور به انتخاب بین همسر و خانواده‌اش شود؛ زیرا دراین حالت شرایط سختی را برای همسر خود ایجاد می‌کنند که ممکن است تصمیم‌های اشتباهی بگیرد و گمان کند که واکنش صحیح آن است که از خانواده خود حمایت کند تا مانع از ایجاد احساس بدبینی در همسر خود نسبت به خانواده‌اش شود، در حالی که این روش اشتباه است، چون ممکن است با علم  به اینکه خانواده‌اش رفتار نادرستی با همسر او دارند، باز هم به اشتباه از آنها حمایت کرده و همین حمایت ناصحیح باعث می‌شود به همسرخود آسیب برسانند.

مهم ترین مسئله در دوران عقد، چگونگی مدیریت رابطه، نحوه مذاکره صحیح و حل مسئله و تعارض پیش آمده است

غفاریان اظهار کرد: مسئله‌ای که در دوران عقد بسیار اهمیت دارد بحث مدیریت رابطه است؛ یعنی با همسر خود صحبت کنید و از همدیگر راهکار بگیرید که چطور می‌توانید این شرایط رامدیریت کنید. شاید مدیریت این باشد که رفتارناصحیح خانوده نسبت به همسر خود را بپذیرید و با همفکری دنبال راهکار بگردید و با یکدیگر به تفاهم برسید که بهتر است به هنگام حضور در کنار خانواده چه واکنش و رفتارهایی داشته باشید و اگر توانمندی مدیریت را در خود نمی‌بینید، به طرف مقابل خود اقرار کنید که توانایی مدیریت من در این زمینه پایین است و شاید بهتر است از مشاور و روانشناس کمک بگیریم.

وی افزود: گاهی نیز پای اختلال شخصیت درمیان است؛ یعنی یکی از طرفین اختلال شخصیت دارد و واقعا متوجه نیست که دارد به همسر خود آسیب می‌رساند و یا اینکه کسی که احساس می‌کند از خانواده همسرش آسیب می‌بیند، خود دارای شخصیتی  زودرنج، ریزبین، حساس و جزئی‌نگر است .

حفظ حریم شخصی زندگی زناشویی و تعیین مرز برای دیگران

غفاریان  خاطرنشان کرد: حفظ حریم شخصی زندگی زناشویی مهم‌ترین وظیفه زوجین است. ما در جهانی از مرزها زندگی می‌کنیم؛ مثلا بین کشورها، استان‌ها، شهرها و حتی  خانه‌ها و … مرز فرضی وجود دارد که  آنها را از هم جدا می‌کند. دور تا دور مرز است و فقط یک راه ورودی، یک عوارضی و  یک در ورودی وجود دارد. رابطه زوجین و فردی هم بایستی به همین صورت باشد. ما تصمیم می‌گیریم که این در تا چه  حد، برای چه کسانی و برای چه اهدافی باز شود، ما مرزهای زندگی زناشویی و حریم شخصی خود را تعریف می‌کنیم .

زنان در مقایسه با مردان از کیفیت رابطه با خانواده همسر ناراضی‌ترند

وی بیان کرد: درروابط بین فردی مهم‌ترین  مسئله برای زنان نیاز به دوست داشته شدن و در مقابل مهم‌ترین نیاز یک مرد نیاز به قدرت است؛ بنابراین در ارتباط با خانواده‌های همسران زمانی که قدرت  یک مرد زیر سوال می‌رود، آنگاه شاهد احساس نارضایتی و ناراحتی  بین مردان باخانواده همسرشان هستیم؛ مثلا مردی را تصور کنید که باجناقش فرد خیلی موفق‌تر وپولدارتر از اوست و خانواده همسر هم روی باجناق او بیشتر حساب می‌کنند، اینجاست که شاهد تعارض بین مرد با خانواده همسر خواهیم بود، اما این قسم مسائل در خانواده‌های کمتری اتفاق می‌افتد.

این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی ادامه داد: درمقابل، دوست داشتنی بودن موضوعی است که  هر لحظه می‌شود با آن در ارتباط بود درواقع از مدل سلام و احوال پرسی لحظه ورود یک زن با خانواده همسرش، از لحظه انداختن سفره ناهار اینکه به چه کسی گفته می‌شود کمک بیشتری کند و اینکه به چه کسی احترام بیشتری می‌گذارند، از صحبت‌های معمولی و… می‌توان نکاتی را دریافت. هرکدام از این مفاهیم می‌تواند در احساس دوست داشتنی بودن یک زن تاثیر بگذارد و همین باعث می‌شود که زنان تعارضات بیشتری با خانواده همسر خود داشته باشند. حال زمانی که تفاوت  فرهنگی و تفاوت سبک زندگی بین خانواده دو نفر زیاد باشد، این  احساس دوست داشتنی بودن زنان از ناحیه خانواده  همسرشان بیشتر زیرسوال می‌رود و آنها بیشتر آسیب می‌بینند.

وی ادامه داد: بهتر است زوجین تفاوت‌های فرهنگی خانواده همدیگر را بپذیریند و از طرفی زنان ملاک‌های دوست داشتنی بودن خود را درمسائل مهم تری جست‌وجو و پیدا کنند، دوست‌داشتنی بودن خود را درغالب اینکه چه لباسی بپوشند یا چگونه موهای خود را درست کنند و… نبینند و بیشتر بر میزان موفق و مستقل بودن و توانمندی‌های خود تاکید کنند.

غفاریان تصریح کرد: مسئله دیگر اینکه زوجین با حمایت هیجانی و حمایت مسئله‌مدار، همدیگر را مورد حمایت قرار داده و تلاش برای رفع مشکل پیش آمده داشته باشند. گاهی یکی از طرفین دوست دارد که حمایت هیجانی بگیرد. یک بخش‌ این کمک کردن، شنیدن و گوش دادن به علت ناراحتی همسر است. همچنین فرد با کمی دلجویی و نوازش می‌تواند شرایط روحی همسر خود را تغییر داده و از دلخوری او بکاهد و بخش دیگر آن مربوط به چگونگی حل و فصل  مشکل پیش آمده است، اما اگر طرف مقابل شما از موضوعی ناراحت شود و شما آن را نادیده بگیرید ممکن است حس عدم اعتماد به شما به همراه خشم و کینه و غم در وجود او جمع شود و ممکن است یک جایی بزند بیرون و آسیب جدی متوجه رابطه شود.

انتهای پیام

منبع:ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید